آتوسا خانمآتوسا خانم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

جوانه دلمون

خبرای خیلی خیلی خوب

سلام کپل مامان خوبی؟؟؟؟؟؟حسابی داری بزرگ میشی....الان 29 هفته و 1 روزته خدا رو شکر که داری بزرگ میشی تو دل مامان....چیزی نمونده برای بغل کردنت عزیزم خبرای خوب دارم اول اینکه به لطف خدای مهربون خاله صدیقه داره عروس میشه...میخواد با عمو محسن ازدواج کنه انشالا و دوم اینکه بازم به لطف خدا ما خونه دار شدیم عزیزم انشالا تو که به دنیا اومدی اسباب کشی میکنیم.......همشون از پا قدم شما بود دخمل خوشگل مامان خوب کپل شو و خوشگل و سالم و صالح و بیا بغلمممممم   بوسسسسسسسسسسسسسسسس
22 مهر 1391

اولین لباسای شما

سلام دخملی...... دوباره اومدم ولی این دفعه با لباسای خوشملت اونم از طرف مادر جون و بابا جون و خاله هااااااااااا   مبارکت باشه عزیز دلم و روزی بیاد که تنت ببینمشون..بوسسسسسسسسسسس این لباساس توپ توپی رو خیلیییییی دوس دارم   اینم یکی دیگه     ...
25 شهريور 1391

25 هفته با تو

سلام دخمل گلم عروسکم قشنگم قربونت برم که باتکونات بهم زندگی میدی.......جات راحته؟؟؟؟؟؟   امروز وارد 25 هفتگیت میشی عزیزم...خیلی دوست دارم...بیشتر راه رو با هم اومدیم فقط 15 هفته دیگه مونده تا بیای تو بغلم........ بوسسسسسسسسس اینم عکس شیکم مامان در 24 هفته و 4 روز   اندازه كودك شما از سر تا پاشنه پا حدود 34.3 سانتي متر شده است. وزن او (كه حدود 680 گرم است) خيلي زياد به نظر نمي رسد اما او به زودي كمي بافت چربي مي آورد و قيافه باريك و نحيف او تغيير خواهد كرد، پوست نسبتا چروكيده او صاف مي شود و شباهت او به يك نوزاد كامل بيشتر و بيشتر خواهد شد. احتمالا اكنون مي توان موهاي او را ديد كه هم رنگ و هم حالت گرفته ان...
24 شهريور 1391

تکونای محکم دخملی در 22 هفته و 5 روزززززز

عزیز دلم دیشب آخر وقت بود حدود ساعت 12 که داشتی محکم تکون میخوردی دستمم رو که گذاشتم رو دلم اینقدر ماشالا تکونات شدید بود که دستم هم باهاش تکون میخورد   عزیزه دلم داری برای خودت خانمی میشی.منم سعی میکنم از نظر تغذیه برات کم نزارم و حسابی هم شیر میخورمممممم الان که دارم مینویسم فکر کنم داری ذوق میکنی که باهات حرف میزنم و تکون میخوری   بوسسسسسسسسسسسسسسسس ...
9 شهريور 1391

دخمل پهلون

سلام دخمل خوشگلم.......خوبی؟؟؟؟؟   مامانی این روزا یعنی دقیقا از روز قبل عید فطر شنبه 28 مرداد تکونات محکم شده.انگاری یه حباب بزرگ تو دلم میترکه پلهونی شدی برای خودت!!!!!!! جوری که اگه دست بزارم رو شکمم قشنگ میاد بالا........قربونت بره مامان.......عزیزه دلم سعی کن حسابی بزرگ و تپل بشی   بوسسسسسسسسسسسسس ...
1 شهريور 1391

دخمل مامان و بابا

سلام عزیزم خوبی؟جات چطوره؟؟؟مامان که اذیتت نمیکنه؟؟؟؟؟شما که تا الان دخمل خوبی بودی.....اره درسته شما یه دخمل خانم خوشگلی.....   و قد بلند......چون الان که 20 هفته و 4 روزته ماشالا حدود 25 سانتی متری دوست دارم فراوون   اینکم عکس شیکم مامان ...
24 مرداد 1391

هفته 19

سلام عزیزه دلممممممممممم قندک مامان خوبی؟؟؟؟؟؟یکم کم کار شدی..چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جات راحته؟؟؟؟؟دلم برات لک زده که زودتر بیای و دنیای مامان بابایی رو از اینی که هست بهتر کنی پنجشنبه رفتم مرکز بهداشت البته تنهایی که نه با بابایی رفتیم و البته شما هم تو دل مامان داشتی شیطونی میکردی شاید بپرسی بهداشت کوجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونجا جایی که خاله زیادی هستن که مواظب شما و من هستن اونجا صدای قلب خوشگلت رو برام گذاشتن و من کلییییییییییییییی ذوق کردم برات بابایی هم همینطور...... دوستتتتتت داریم عزیزممممممم   آخه چرا اینقدر دیر میگذره تو هم سعی کن فعالیتت رو بیشتر کنیییییییی الانم که دارم مینویسم شما 19 هفته و 4 روزته.....
17 مرداد 1391

ماه رمضان امسال با تو....

عزیزه دلم امروز دومین روز ماه رمضانه.امسال فرقش با سالهای دیگه حضور تو تو دله مامانه و چون تو تو دلمی نمیتونم روزه بگیرم ولی برای سلامتت ختم قران گرفتم. انشالا سال دیگه شما هم سر سفره افطار با من و بابایی نشستی....... دعای روز دوم ماه مبارک رمضان اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ و جَنّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین   پروردگارا! در این روز پربرکت مرا به رضایت و خوشنودی خویش نزدیک ساز و از خشم و عذاب خود برهان. به من لیاقتی عطا کن تا خاضعانه تسلیم تو گردم و تو را از هرچه به اندیشه‌ام درآید بزرگ‌تر دانم. خدایا! در این ماه توفیق تلاوت ...
1 مرداد 1391

17 هفتگیت مباررررررررررررررررررررررک عزیزه دلم

خوشگل مامان جمعه که دو روز پیش باشه شما وارد 17 هفته شدی عزیز دلمممممممممممم   الان حدود 13 سانتی مترقدته(ماشالا) و 155 گرمم وزن داری.....تقریبا اندازه یه پیازه گندهههههههههههه او مي تواند مفصلهاي خود را تكان دهد و اسكلت او كه تاكنون به صورت غضروف نرم بود آرام آرام به استخوان تبديل مي شود. حس شنوايي او در حال رشد است. بند ناف او كه شاهراه حيات وي براي اتصال به جفت است هر روز محكمتر و ضخيم تر مي شود. هر روز تکونات رو بیشتر حس میکنم عزیزم....دوس دارم زودی بدونم شما دختر خانمی یا آقا پسر بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس     ...
1 مرداد 1391